بابا صفری انسان‌ها را به طريق صواب از حيرت های تو در تو ی تاریخ , جغرافی , دین و علم اجتماع به نور هدایت کرد . استاد صفری ازطريق الي الله مردم را به دانش محور بودن و انسان بودن به به حقايق بينا مي‌‌‌ساخت . استاد صفری رابطه‌ي علت و معلول و پيدا كردن راه جديدي براي فهم معاني و پديده‌هاي زندگي را به مردم می آموخت . استاد با تکیه به دین خود ولی دانش محور بودن به آیات قرآن اشاره می کرد . قرآن كريم در‌آيه‌ي 108سوره‌ي ‌يوسف مي‌‌‌فرمايد: قل هذه سبيلي أدعوا الي الله علي بصيرت انا و من اتبعنّي و...(بگو‌اين راه من است كه من و پيروانم با بصيرت همه مردم را به سوي خدا دعوت مي‌‌كنيم) در‌اين آايه‌ي شريفه تأكيد شده كه پيامبر اكرم (ص) و پيروانش راه خدا را از روي آگاهي و بصيرت مي‌‌پيمايند. استاد صفری دین را براي درك بهتر جهان و دانش محور بودن اقتصاد و اجتماع استفاده می کرد .دین گریه و سرکوب مردم و تباه کردن آینده مردم تحت نام اسلام برای بابا صفری بالا ترین شرک بود .ارتقاء بهداشت رواني و پيشگيري از آسيب‌هاي اجتماعي مانند سوء مصرف مواد، خودكشي، بزهكاري و غيره را با دکانداری دینی و دین گریه و رانت خواری ممکن نمی دانست چرا که این نوع دین رواجگر همگی تباهی هاست .در عصر انفجار اطلاعات و نانو تکنولژی و همسانه سازی استاد صفری دانش محور بودن و ضرایب معادلات اقتصادی , اجتماعی و سیاسی را بلد بودن را کمک به دین الله و کمک به جامعه می دانست .انسانی که زندگی اش یک انیماسیون آب نامیده شده است به نظر استاد صفری و دین او آب روان است چونکه انیمشن معنای نفس و رندگی و حرکت دارد .آب‌ایستاده مرداب است و مرداب، مرگ آب. بقول استاد ایستایی این آب باعث عدم شدن آن می گرد د

زندگی‌نامه «باباصفری» منتشر شد
Links:
این کتاب که شصت و هشتمین سری از سلسله انتشارات انجمن آثار ومفاخر فرهنگی است از عناوین زیر تشکل شده است:
پیشگفتار به قلم محمدرضا نصیری، در گذرگاه عمر و واژه‌های آسمانی توسط مرحوم بابا صفری، نامه استاد باباصفری به یوسف معماری، حیف دانا مردن و افسوس نادان زیستن به قلم صابر عظیمی، شکیبایی شفاف توسط علی اصغر نصر، منظومه کتاب اردبیل درگذرگاه تاریخ به قلم عباسعلی یحیوی، اردبیل در گذرگاه تاریخ نوشته رسول کلاهی، بابایی که با تاریخ زیست و با تاریخ مرد به قلم موسی تقی زاده، چند خاطره از زنده یاد باباصفری به همت جواد واهب زاده، آمیزه خلاقیت و خدمت نوشته محبوب تربیت، همدم ابدی نوشته منیره واهب زاده، در سوگ دوست نوشته علی رضا اردبیلی، قدرشناسی از قدرشناسان به قلم داور صفری، راوی تاریخ شعر به قلم علی اصغر صادقی، پاک تر از پاک به قلم یوسف معماری، و کارنامه و اسناد وعکس‌ها.
گفتنی است؛ زندگی نامه مرحوم باباصفری در اولین چاپ خود در سال 84 در 1400 جلد و 262 صفحه به قیمت 850 تومان توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شده است

زندگی‌نامه «باباصفری» منتشر شد

سنه حسرت آنا سنه قوربان
وردیم سنی الله آ امانت . آنا سنه قوربان
Meyxanadir Meyxana

دوست لووق روایتی: نیجات منا لی
Nicat Menali - Dostluq Revayeti



نامه استاد باباصفری به یوسف معماری: "حیف دانا مردن و افسوس نادان زیستن " به قلم صابر عظیمی

سحرگاه روز دوشنبه 14 ماه ژوئيه 2003، ستاره ای در آسمان استكهلم از درخشش باز ايستاد

دوربین زنده -وب کام
از شهر لاگون (Lagoon )
-برچین Brechin انتاریو
کانادا

1. Russia, Iran
   J.H. Bamberg on Soviet Interest


2. Map & Ardabil


3. Ardabil (Japanese)
   استان: اردبيل. فعاليت زمين شناسي


4. Azerbaijan Tour(Japanese)


5. Azdedi


6. Olsun


7. SHAH ISMAIL SAFAVI


8. Baba Safari (German)


9. Sinjab


10. Baba Safari (German)


11. Balalar

استاد بابا صفری همیشه معتقد بود که در درون تک تک ما ها تفکرات بسیار ارزشمندی نهفته است
Bedirhan gökçe Annem şiir (azeri)	.
AzerinÇirpinirdi اهل بیت- قره باغ .Ehli Beyt - Karabağ AZERİN & Polad Bulbuloglu::Hicran Badamlı Su Reklamı Azeri Weddings. توی گون لری Azerbaycan Mugam Trio Mugam Gozel Ifa!

عارف بابایف - آذربایجان موقام موزیکی
Azeri Mugam Arif Babayev

آذربایجان موزیکی-- نیزاکت
Azerbaycan-music

غمگین مه نی- آذربایجانی ترانه سی: الا خانم
ELLA "Qamgin mahnı"

آذری لرین توی گون لری.Azerilerin toyu2

BÜLBÜL " Qara Tellər ".قره تل لر- بووول بووول




بزه نین قیز لار بزنین:
خومار قدیم اوا خانیم
Xumar Qedimova - Bezenin Qizlar

آذربایجان مارالی.Azerbaycan Marali


Vadoud Mo'azzen

رضا سيد حسينی و اردبیل

رضا سيد حسينی: از نامدارترین مترجمان است که چندی پیشر اهل فرهنگ هشتاد سالگی اش را جشن گرفتند و جشن نامه اش در مجله بخارا انتشار یافت

رضا سيد حسينی:من در اردبیل در سال 1305 متولد شدم. همانجا مدرسه رفتم. در کلاس پنجم ابتدایی بودم که رضا مختارنامه را خواندم، بعد امیر ارسلان را پیدا کردم و خواندم. مادرم می گفت مواظب باش این کتاب را تا آخر نخوانی. می گفتم چرا؟ می گفت هر کس این کتاب را تا آخر بخواند سرگردان می شود. ما تا آخر هم نخواندیم و سرگردان شدیم
تا پیش از رفتن به مدرسه، زبان فارسی بلد بودید؟
نه! ما ترکی صحبت می کردیم. ولی در سه چهار سال اول مدرسه آنقدر فارسی یاد گرفته بودم که می توانستم مختار نامه بخوانم. سال پنجم ابتدایی که بودم دنبال کتاب می گشتم. حرص خواندن داشتم. در اردبیل یک کتابفروشی بود که کتاب کرایه می داد. روزی دهشاهی، یک قران. من شروع کردم به کرایه کردن کتاب. سه تفنگدار، کنت مونت کریستو، و مثل اینها. هر چه کتاب در این کتابفروشی بود خواندم. اولین باری که یک رمان امروزی خواندم خیلی برای من جالب بود. رمانی بود مال « پیر بنوا ». رمان ساده عاشقانه ای بود ولی من ساختمان رمان را نمی شناختم. فکر می کردم پس چرا این سر و ته ندارد؟ تازه شروع کرده بودم به گهگاه شعر گفتن و چیز نوشتن که روسها آمدند. شهریور بیست بود. روسها که آمدند روزنامه های آذری هم با آنها آمد. روزنامه ای بود به اسم وطن یولوندا ( در راه وطن ) که در باکو چاپ می شد و برای ما می فرستادند. طبعا از همان موقع داشتند "وطن" را که آذربایجان باشد، می ساختند

گفتگو با رضا سید حسینی

به سلامتي جشن تولد هشتاد سالگي

نه قالدی:آذری ترکی موزیکی
Azeri Türkü - Ne Galdi




Links:

یاشایاق

Ayriliq ( seperation).آیری لیق

آیری لیق.iNight07 - Ayriligh

Natiq Nuriyev-Ayriliq (skripka)

نیام الدین موسی یف :زور مهنه سی
niyameddin_musayevin_zor_
mahnisi_video

عاشیق زولفیه خان بابا یوا.
ASHIK ZULFIYE DUET